وقت کمی دارم اما خوشحالم که یادم افتاد مهربانی و خوبیهاش رو اینجا بنویسم.حق با همسر گرانقدره که من همیشه بدیها و ناراحتیها رو توی سررسیدهام مینویسم و این میشه که خوبیهاش رو خیلی زود فراموش میکنم.عزیزم متشکرم به خاطر حرفهای مخلصانه و سپاسگزاریهای بی غرورت. دوستت دارم .
این روزها همه چیز حسابی به هم ریخته.واقعا هفته بدی رو پشت سر گذاشتیم.فکر میکردم اماسل سالگرد ازدواج خوبی داشته باشیم اما همون روز درگیر مشکل پسرمون تا آخر شب دکتر و... بودیم.مشکل نوظهور لکنت این آقا پسر بدجوری حالم رو گرفته و اعصابم رو به هم ریخته. بعد از اون هم تب و عفونت لوزه و کنارش مریضی دوستام و ... باورم نمیشه این هفته گذشت و حالا کمی آرومتر شدیم گرچه هنوز مشکل پسرک ادامه دارهع و من هنوز نگرانم و وقتی میبینم چطور معصومانه و متعجب روی کلمات گیر میکنه و منصرف میشه از گفتنشون دلم میخواد یه تکه از تنم رو بکنم نمیدونم چه تسکینی ممکنه بهم بده و لی دلم میخواد این کار رو بکنم.
لبق معمول اینکه همیشه همه کارها رو تا دقیقه ۹۰ به تعویق میندازم و درست همون موقع مسئلهای پیش میاد که نمیتونم به مقصود برسم این بار هم یک ماه مونده به کنکور ارشد فراگیر تصمیم گرفتم که شروع کنم به خوندن و جمیع مشکلات اینگونه بر من نازل شد. آقا من منصرف شدم از خوندن بسکه آدم نیستم تجربه کنم از گذشتههای مشابه
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
بالاخره موفق شدم از این بلاتکلیفی لعنتی در بیام.بعد از اون تحقیق چندماه پیش برای خریدن ماکروویو که در آخر منجر به مسکوت ماندن قضیه شد آقای شوهر در یک اقدام توپ یک عدد از این ادات مطبوخانه را به عنوان هدیه ابتیاع فرمودند. که دیگه هم منو از این همه تحقیق و تفحص نجات بده هم خودشو از این مردد بودنم.اما از شانس بد این متولد مهر ماه اشتباه در ارسال بسته دوباره فرصتی داد تا حق انتخاب و دودل شدن پیدا کنم و این شد که تا امروز چهل بار دنبال ماکرو ویو خوب سرچ کردم و خوندم و...
واما برحسب اتفاق امروز کسی رو دیدم که تبلیغات الجی رو انجام میداد و ازش اطلاعات خواستم و خوب جوابم رو داد و مطمئنم کرد و امروز که برگردم خونه دیگه کار رو یکسره میکنم.
اما شاید ... یه دوربین خوب بخرم بهتر از این نیست. یا اصلا پولش رو پس بگیرم و بزنم به یه درد دیگه یا ...
خدایا چی میشد من فروردین به دنیا میاومدم و یه آدم مصمم میشدم با دو تا شاخ سخت.