بالاخره یکی پیدا شد بفهمه ما داریم یه کارایی میکنیم. مدتها بود فکر اینکه هیچکس نمیفهمه من چقدر برای تربیت و پرورش پسرکم تلاش میکنم و وقت میگذارم ناراحتم میکرد نه اینکه کار شاقی بکنم نه از اینکه سعی نمیکردند به اصولم توجه کنند و حداقل حرکات خنثی کننده نداشته باشند. البته به استثنا همسر که همیشه بابت این قضیه قدردانه و منو شرمنده میکنه. بهر حال چند روز پیش منزل یکی از دوستان بودیم که شروع کردند تعریف و تمجید از پسری و اینکه با بچههای دیگه خیلی فرق داره و این نشون میده که چقدر روحیات والدین در تربیت بچه تاثیر داره و معلومه که بچه دو تا آدم فلان و فلان و ... خوشحال شدم که تلاش و توجهمون بینتیجه نبوده و این خوب بودن پسری تصور خودمون دو تا نیست.خدایا شکرت و مرسی زینب
دقیقا درکت میکنم. منم در مورد محمد همین حسو دارمُ وقتی کسی میگه که محمد متفاوته و میفهمه برای تلاشای منه که اینجوره خوشحال میشم.
گفته بویدن داریم رژیم میگیرن من که اثری نمیبینم تو وبلاگتون. جای دیگه ای خبر رژیم هست؟
من یه صفحه ساختم تو وبلاگم که اونجا برنامه هام رو مینویسم. وست داشتید سر بزنید بهش:
http://www.gol-e-shabbooo.blogfa.com/page/laghari.aspx
چه حس خوبیه کاملا مشخص و معلومه.اما اگر تلاش کنی و کسی برای زحماتت حتی یه تشکر هم نکنه خیلی زور داره.