سر سفره افطار کنار دو تا دوست خوب نشستم و خبر قبولی ام رو می شنوم.خوشحالم و نگران.انگار که همت کردم که از این سد بگذرم و حالا می ترسم از روزهای سخت پیش رو .از شب های پر اضطراب امتحان. از رفت و آمدها و دور شدن ها از... از هر چیزی که من رو از این رخوت و سکون دربیاره می ترسم.اما مجبورم و خوشحال
سلام سخته ولی عادت می کنی و بعد دل کندن ازش برات سخت میشه.
یه سری به سایت ما بزن خوشحال می شم.
مبارککککککک باشههههههه